سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من از آنچه نمی دانید نمی ترسم؛ اما بنگرید در آنچه می دانید چگونه عمل می کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 15

با عرض سلام وخسته نباشید ...و عذر از اینکه دیر اومدم...

حتما برای شما هم پیش اومده که اخبار متنوع و متناقضی را از منابع مختلف بصورت غیر رسمی شنیده باشید ومدتی هم طول کشیده تا از صحت و سقم اون خبر اطلاع پیدا کنید....مطلب همینه... چرا در مورد ما اینطوری فکر میکنن...یکی نیست بهشون بگه  اون زمان گذشت  که بعد از چند سال تازه میفهمیدیم چی به چیه.....البته سانسور خبری تا یه حد استانداردی خوبه و بعضی از مسائل که باعث اختلال در امنیت ملی میشه باید مسکوت بمونه...ولی هر چی خبر مهمه داره سانسور میشه و بهونه دارن که به ضرر منافع ملیه..........این که نشد همه خبرها اینطوری باشه....تازه یه سری خبر هست که اگه گفته بشه بهتره....وقتی یهکی از مسئولین مملکتی از پست خودش سوء استفاده میکنه باید مجازات بشه و چی از این بهتر که همه اونو بشناسن و ابروش بره تا دیگران هم درس عبرت بگیرن...چطور میشه وقتی یکی با پولهای باد آورده . اختلاسی با خونوادش به سفرهای خارجی میره و خونواده طرف از این پولها استفاده میکنن...ولی وقتی گیر میوفته سریع میگن به خاطر

حفظ ابروی خونوادش نباید فلان خبر همگانی بشه...نه اصلا درست نیست........... میخوام یه مثال بزنم ....یادتونه که سر کنفرانس برلین چی کار کرد این صدا وسیما...فقط برای ا ینکه فلان جناح سیاسی باید تضعیف میشد و یا فردی که حالا راست یا دروغ به عنوان جاسوس هسته ای

معرفی شد....نمیدونم شاید اون کسی که فساد اقتصادی بوجود میاره و باعث اختلاف خانواده ها..جدایی..قتل ..ترک تحصیل..فساد اخلاقی...اعتیاد ..(که همه اینها به خاطر فقر در زندگی بوجود میاد )اصلا باعث به خطر افتادن امنیت ملی نمیشه..چند ساله که اقای احمدی نژاد میخواد چندتا مفسد رو معرفی کنه...در عرض یک هفته ولی هنوز اون هفته نیومده...احمدی نژاد بعضی مواقع با احساساتی شدن مطالبی رو میگه که بعدا اصلا نمیتونه بهش عمل کنه.............حالا کاری به این قضیه نداریم.....ولی سانسور خبری تو ایران داره همه ی مردم رو نسبت به نظام بد بین میکنه....وقتی خبری که صحیح و درست از طرف رسانه های بیگانه مطرح میشه و مردم هم به صحت خبر پی میبرن...دیگه اعتمادشون به رسانه های داخلی که از گفتن این خبر طفره رفتن سلب میشه...و اگه خبر غلطی هم از رسانه های خارجی مطرح بشه مردم باور میکنن....همه دم از صداقت میزنیم ولی ...فلان مقام ارشد نظامی از یه خبر که همه از اون مطلع هستن طفره میره و حتی دروغ هم میگه

چه انتظاری از اون فردی که حالا میخواد بزرگ باشه یا کوچیک باید داشت ..که تو زندگی باید صادق بود...

صادق زیاد داریم ولی آدم صادق خیلی کمه..............

                                                                 یا محمد و یا علی

 



  • کلمات کلیدی : ووم
  •  نوشته شده توسط مصطفی جلالی علیائی در دوشنبه 87/2/2 و ساعت 6:44 عصر | نظرات دیگران()

    آقای پناهی 33ساله گرفتار مشکلات مالی است سه سال پیش او در بخش خدمات یکی از دانشگاههای کرج  کار میکرده و در آمد ثابتی داشته است.سال گذشته  و درست یک سال بعد از ازدواج کارش را از دست می دهد و تلاشهایش برای یافتن کار بی نتیجه میماند.تا امروز که بدهی ناشی از هزینه مراسم عروسی اش هنوز پرداخت نشده و اجاره خانه اش هم تلنبار شده است.چاره ای ندارد و تصمیم گرفته یکی از کلیه هایش را بفروشد به این امید که دست کم 5 میلیون تومان دریافت کند.

     

    برآورد می شود هر سال حدود 1500 ایرانی یک کلیه خود را میفروشند..این در حالی است که در ایران آمار دقیقی از فروش اعضای بدن وجود ندارد.در یک بررسی آماری در یکی از فعالترین مراکز پیوند کلیه ایران  در 86 درصد موارد انگیزه مالی تنها عامل فروش کلیه بوده است..8 درصد اهدا داوطلبانه ( بستگان درجه یک) و 6 درصد کلیه جسد مرگ مغزی است.در ایران تعداد افرادی که مایل به فروش کلیه هستند بیشتر از افرادی است که به دنبال کلیه برای خود به عنوان گیرنده هستند.در شعبه تهران مرکز کلینیک تخصصی بیماران کلیوی ..یکی از سازمانهایی که برای تسهیل فروش کلیه ایجاد شده است ..بخش پذیرش آکنده از جمیعت است.در راهروهای باریک و بیرنگ و روی مرکز  مردم صف ایستاده تا فرم پر کنند..یا تحت آزمایش قرار گیرند و در نهایت جراحی شوند......سر قیمت بحث و چانه زنی هست . بعضی ها از پایین بودن قیمت ها مینالند و با خشم آنجا را ترک میکنند.یک مرد میخواهد کلیه اش را بفروشد..چون فرزندش دچار بیماری پر خرجی شده و برای جراحی او به پول نیاز دارد. ( این مطلب گزارشی بود ازآقای صدر که در روزنامه همشهری به چاپ رسیده بود.)

    با کمی تامل در این گزارش بیشتر به اطراف خود توجه میکنیم و احتمالا تا مدتی تحت تاثیر این مطلب هستیم....میبینیم اطراف ما افرادی هستند که برای تامین مخارج خود و خانواده حاضرند که تکه ای از جان خود را به حراج بگذارند...و این زنگ خطری است برای جامعه ای که انسانهایش مدعی نوع دوستی و همدردی هستند...از خودم میگویم که کلاه را بالاتر بگذاریم تا دور و بر خود را بهتر و با دقت بیشتری ببینیم....به امید روزیکه 100 درصد افراد به عنوان اهدا کننده بدون چشمداشت مالی داشته باشیم...

    و از این 100 به نتیجه مهمی میرسیم...مطمئن میشویم جامعه خوب و خوشبختی داریم..............

                                                                                       

                                                                                       یامحمد و یا علی



  • کلمات کلیدی : ووم
  •  نوشته شده توسط مصطفی جلالی علیائی در دوشنبه 86/12/20 و ساعت 2:31 عصر | نظرات دیگران()

    سلام به همگی...

    من هم مثل همه از انتخاب دایی به عنوان سرمربی تیم ملی شوکه شدم ..

    همونطوری که خودش هم باور نمیکرد...واقعا باید به این فدراسیون و سازمان تربیت بدنی

     تبریک گفت که اینقدر به فکر مردم هستند.....همه ما شاهد بودیم به هیچ عنوان

    نام علی دایی به عنوان 5 گزینه نهایی نبود...ولی چی شد که اینجوری شد :

    وقتی در فدراسیون اکثریت اعضا با قلعه نوعی که فرد مورد نظر سازمان تربیت بدنی بود

     مخالفت کردند..به این نتیجه رسیدند که بهترین گزینه افشین قطبی مربی موفق

    پرسپولیس میتونه باشه...پس تمام کارها انجام شد و او به عنوان گزینه نهایی انتخاب شد

    ...ولی حالا نوبت سازمان بود که با فدراسیون مخالفت کنه...پس وقتی قطبی به همراه

    کاشانی و نماینده فدراسیون به سازمان رفتند برخورد سرد هاشمی با قطبی خبر از

    حاشیه ای تازه بود....اینکه سازمان مدعی به هیچ عنوان در کار فدراسیون دخالت نمیکنه

    یک دروغ محضه که همه شاهد بودیم....در حالی که سخنگوی سازمان همیشه مدعیه

     عدم دخالت در امور فدراسیونه...وقتی علی آبادی نتونست به عنوان رییس فدراسیون

     انتخاب بشه..ولی اعمال نفوذ  در همه حال به بهانه متولیه ورزش کشور در فوتبال خواهد داشت.....

    ولی چرا افشین قطبی در آخرین لحظه حذف شد...در صورتیکه از هر لحاظ

     بهترین گزینه برای مربیگریه تیم ملی بود...حضور در سه دوره جام جهانی... یک بار با آمریکا.

    .دو بار هم با کره جنوبی..آشنایی با زبان...کلاس یک مربیه حرفه ای

    به نظر من چیزهایی که قبلا شنیدم و بعدا فهمیدم..فقط یک نکته منفی در کارنامه او بود...........

    درباری بودن...بله فردی که در زمان گذشته پدرش به عنوان رییس صدا و سیما و خودش هم

    به عنوان فامیل نزدیک فرح باشه..خوب معلومه که حالا حالا ها باید پشت در بمونه..

    .احتمالا سیاسیون مملکتی از تبعات بعد از انتخاب او واهمه داشتن ...

    که رسانه های خارجی در مورد این انتخاب حاشیه ای تازه  درست کنن....پس این وسط ..

    حالا که فدراسیون مخالف سازمان و سازمان مخالف فدراسیون...نتیجه اینکه نه این نه اون...

    حالا اون مربی که میتونست دو روزه انتخاب بشه بعد از کلی وقت و صرف هزینه ئ  الکی همون دوروزه انتخاب شد...

    جالبه که کفاشیان زیر همه قولهایی که داده بود زد ..میدونید چرا ..چون اون نفر اول این انتخاب نبود...

    مثلا گفته بود ما زیر بار حرف . شرط و شروط مربیه جدید نمیریم...اون گفت که مربیه دو شغله نمیخواهیم...

    البته درست گفت الان مربی دو شغله نیست بلکه سه شغله میباشد

    ...مربی سایپا در لیگ برتر 2-مربی سایپا در لیگ آسیا3- مربی تیم ملی...

    زمانی که دایی در اواخر بازیهای تیم ملی فیکس بازی میکرد و هر طوری شده باید

    در تیم باشه خیلی مخالف داشت از جمله خودم...ولی حالا از اینکه اون انتخاب شده خوشحالم...

    به شرطی که با همون اقتدار همیشگی .. در تیم ملی خدمت کنه..

    مثلا سفارش پذیر نباشه...الکی لژیونر دعوت نکنه...و به نامها تکیه نزنه...

    انشاالله موفق باشه.........

                                                                           یا محمد و یا علی

     

     



  • کلمات کلیدی : ووم
  •  نوشته شده توسط مصطفی جلالی علیائی در چهارشنبه 86/12/15 و ساعت 12:24 عصر | نظرات دیگران()
    <      1   2   3   4   5   >>   >
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    غم خرید نان در پایین شهر...
    سنگ قبر جالب و متاثرکننده یک دختربچه سرطانی
    توافق ضعیف ژنو در لانه جاسوسی
    پیام علی کریمی به گروهک تروریستی
    صدا و سیمای ایران=گسترش ماهواره
    یادداشت جالب یک ایرانی در پیج ظریف
    معنی « قتیل العبرات » چیست ؟
    زینب (س) چگونه کربلا را در تاریخ زنده نگه داشت؟
    داستان زیبای خیانت
    یک نمونه از هزار..........
    تصاویربیماری ناشناخته محمد امین
    غلامرضا تختی حالا در آمریکا زندگی میکند.
    پسری زیر زمین بود پدر بیل نداشت
    فقر فرهنگی و اجتماعی
    عاشورا در عاشورا...(عکسی درد آور )
    [همه عناوین(117)][عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا