سلام
بدون مقدمه شروع میکنم 1....2.....3...
نامردیه خیلی هم نامردیه
یه پیرمرد بازنشسته شاید پدر من یا شما..
وقتی که داری داماد میشی بهت میگه ..ببخشید بابا که نمیتونم کمکت کنم...
بابایی که تمام عمرش برات زحمت کشیده اونقدر بامرام که میخواد خرج عروسیتم بده..
با این حقوق ...ازتون انتظار نداریم..
پیرمرد سالها زحمت کشیده...ولی بعد از این همه سال...
نمیدونم..شاید الان هم چند ماه باشه که بچه هاش میوه نخوردن..گوشت..مرغ...
وقتی که کوچیک بودی با ذوق و شوق خرید شب عید با مامان و بابا برا خودت لباس و کفش نو میخریدی..
حالا که بزرگتر شدی مبینی چند سال چیزای نو خریدی....ولی بابا ...اااا این همون لباسایی که وقتی کوچیک بودی
بابا و مامان همونارو میپوشیدن..............
و خجالت میکشی وتو دلت به معرفتشون آفرین میگی
وقتی بابا میاد پیشت و بهت میگه...بابا ..دلم گرفته ..نمیدونم چرا همش یاد قدیما میوفتم و گریم میگیره
و... یه دفعه ..میزن زیر گریه... و تو نمیفهمی...چی شده...
و بازم نمی فهمی..چون اگه می فهمیدی..بوسش میکردی ..و به پاش میوفتادی..غرورتو میشکستی..
میگفتی دوست دارم بابا ..خاک پاتم...منو ببخش به گذشتت..اونجایی که بلند بات حرف زدم.. حرفتو گوش نکردم
بابا دوستت دارم
شما بگید ...ولی من نمیتونم ....نه که روم نمیشه ...نه که غرور دارم ..
آخه من بابا .....
تو رو خدا حالا که هستش..قدرشو بدونین...آدم وقتی ..سنش بالا میره اخلاقش به بچه ها شبیه میشه
زود رنج میشن و از خیلی چیزا دلشون میشکنه...ولی نمیگن اونقدر میرزن تو دلشون که یه دفعه .....
فاصله ها زیاد شده و صورتای سرخ از سیلی .....
بابا و مامانای شرمنده..از بچه هاشون...نوه هاشون..هی داره زیاد میشه
نذارید یه بابا و یا یه مامان شرمندتون بشن....
آخه ..میدونید .......عذاب وجدانش خیلی سخته خیلی سخت....
یا محمد یا علی خدا نگهدار همه مادرا وباباها