• وبلاگ : نم نم بارون ( رفيق نارفيق )
  • يادداشت : تلخي يك شيريني..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ابيانه روستايي بازمانده از تمدن ساساني در دامنه کوه کرکس روستاي ابيانه که امروز به يکي از محبوبترين نقاط توريستي ايران تبديل شده است و معمولا مجموعه عکسي از ايران بدون تصاويري از ديوارهاي مشهور سرخ رنگ و زنان محلي پوش آن کامل نيست، پيشينه اي بسيار کهن تر از آنچه تصور ميکنيم دارد. ابيانه روستايي است باستاني که زندگي در سراسر آن جريان دارد و همين جاري بودن زندگي موجب ميشود که توجه گردشگران بيشتر به آنچه در مقابل چشمانشان قرار دارد جلب شود و متوجه قدمت فراوان اين بناهاي به ظاهر روستايي و در باطن تاريخي، نشوند. ابيانه در مسير کاشان به نطنز در انتهاي جاده اي قرار دارد که براي رسيدن به اين روستا و روستاهاي ديگري چون هنجن، يارند، کنجان، برز و طره ايجاد شده است. ابيانه، در انتهاي اين مسير و در دامنه کوه کرکس واقع شده است و به خاطر موقعيت خاص جغرافيايي و دور از دسترس بودن، همچنان بکر و دست نخورده باقي مانده است. براي کسي که با شنيدن وصف ابيانه و به شوق ديدن منظره اي چون ماسوله به اينجا آمده باشد، اولين ديدار چندان غير منتظره و مبهوت کننده نيست و در نگاه اول نميتوان تفاوتي ميان اين دهکده بن بست با ساير روستاهاي دورافتاده يافت. فضا در وهله اول دلگير و خاموش به نظر ميرسد اما تنها چند قدم در دل روستا کافي است که هر بيننده اي را سر شوق بياورد، بناهاي اين مجموعه تاريخي از زمان ساسانيان تا اواخر دوره قاجاريه شکوه خود را حفظ کرده اند و سرخي ديوارها ناگهان جذابيت و گيرايي خاصي پيدا ميکند. اين خاک سرخ که در قسمتهاي شمال و شمال غربي ابيانه موجود است، خاصيت ويژه اي دارد که هرچه بيشتر باران بخورد، محکمتر ميشود. اين ويژگي در وجود اهالي صبور و مقاوم اين روستا نيز به وديعه گذارده شده است و اين مردم ساليان متمادي در مقابل هجوم حوادث تاريخي و بلاياي طبيعي ايستادگي کرده و با عشق به آداب و رسوم و معماري سرزمين خود، به حفظ و نگهداري از بناهاي تاريخي ابيانه پرداخته اند و سبک معماري روستا را در تمام تعميرات با دقت حفظ شده است. با قدم زدن در کوچه هاي دهکده متوجه همساني خانه ها، پنجره هاي مشبک و دربهاي چوبي ميشويم که اغلب داراي دو کوبه هستند. کوبه اي با صداي رسا و بم مخصوص مردان و ديگري با صدايي ظريفتر و کوتاهتر براي زنان، که به صاحبخانه اطلاع ميدهند مراجع زن است يا مرد. بعضي از دربها داراي نقش و نگار هندسي يا نام سازنده خانه بوده و يا اشعاري جالب بر آنها نوشته شده است. بسياري از سردرها متعلق به عهد صفويه است و تقريبا جلو تمام خانه ها دو سکوي بزرگ و پهن قرار دارد که خود نشانه اي از مهمان نوازي و معاشرتي بودن اهالي است. اين سکوها نه تنها مکاني براي رفع خستگي رهگذران، که محلي مناسب براي گپ و گفتگوي عصر همسايه ها است. نشستن بر اين سکوهاي چند صدساله، مانند تکيه زدن به تاريخ است و چنان حسي از تعلق به خاک اين سرزمين در تو ايجاد ميکند که تمايلي براي برخاستن نخواهي داشت و تنها شوق ديدن بيشتر است که مجددا انسان را به گشت و گذار فراميخواند. زنان و مردان ابيانه در هر کجا و هر موقعيت تحصيلي و اجتماعي که باشند، با ورود به روستاي خود مجددا پوشاک محلي به تن ميکنند. به جرات ميتوان گفت که اهالي ابيانه همه سالمندند، فرزندان اين زنان و مردان سالخورده همه به شهرهاي بزرگ مهاجرت کرده و اکثرا در دانشگاههاي ايران يا کشورهاي ديگر به تحصيل پرداخته اند و درواقع نسل جديد ابيانه ايها، افرادي با تحصيلات عالي هستند. زنان ابيانه بدون استثنا البسه سنتي خود را بر تن ميکنند که شامل چارقدي سفيد با گلهاي خوشرنگ، پيراهن گشاد با يقه و چاك‌هاي تزئين شده با پارچه گلدار و تنبان يا شليته است كه دامني پرچين بوده و ازكمر تا پايين زانو را مي پوشاند. درهواي زمستاني به اين لباس قطعه ديگري به نام « آرخالق» زنانه يا نيم تنه مخملي اضافه مي شود. پوشاک مردان نيز تا مدتها به شکل سنتي بوده که متاسفانه امروزه چندان ديده نميشود و تنها شلوار گشاد و گاهي گيوه آن به چشم ميخورد. گفتگو با اين اهالي که در ظاهر هنوز در خارج از مرز زمان زندگي ميکنند به تو نشان ميدهد که اين زنان و مردان آرام و سالمند، تا چه حد باهوش، دانا و از حوادث روز آگاهند. به گفته آنان، زنان و مردان ابيانه در هر کجا و هر موقعيت تحصيلي و اجتماعي که باشند، با ورود به روستاي خود مجددا پوشاک محلي به تن ميکنند. آنها در گفتگو با يکديگر به زباني که اصطلاحاً آن را « فرس قديم» مي‌گويند و شاخه‌اي از زبان رايج مردم منطقه نطنز، سيمه و جوشقان قالي است و در گفتگو با ديگران به زبان فارسي سليسي که کلمات بيگانه اندکي دارد صحبت ميکنند. از آنجا که در دامنه‌هاي شيب‌دار ابيانه فضاي کافي براي ساختن خانه‌هاي مورد نياز وجود ندارشته، هر خانواده انبار غار مانندي در تپه‌هاي يک کيلومتري روستا، در کنار جاده و نرسيده به ابيانه ساخته است. اين غارها که از بيرون تنها درهاي کوتاه و محقر آن نمودار است براي نگهداري دام‌ها، آذوقه زمستاني و لوازم اضافي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين روستاي کوچک و کم سکنه، مامن بناهاي تاريخي متعددي است که شرح تمام آنها در اينجا نميگنجد و ما تنها به تعدادي از مشهورترين آنها پرداخته ايم: قديمى ترين اثر تاريخى ابيانه، آتشكده هارپاک است كه مانند ديگر بناهاى ده در سراشيبى قرار گرفته است. آتشكده ابيانه را نمونه اى ازمعابد زردشتى دانسته اند كه در مناطق كوهستانى ساخته مى شده و از نشانه هاي موجود بر ديوارها ميتوان متوجه شد که اين بنا مربوط به عهد ساساني است. مهمترين بنا و اثر تاريخى اين روستا مسجد جامع است که در آن آثاري چنان قديمي و ارزشمند وجود دارد که بيشتر به موزه شبيه است. از جمله اين اشياء ميتوان به محراب چوبي منحصر به فردي که در شبستان زير مسجد قرار دارد و در اطراف آن سوره "ياسين" به خط کوفي گلدار و ساده کنده کاري شده و متعلق به سال ۴۷۷ هجري قمري است. مسجد تاريخى ديگر ابيانه مسجد حاجتگاه است كه كنار صخره اى در كوهستان بنا شده و بر در ورودى شبستان آن تاريخ ۹۵۲هجري ثمري، يعني اوايل دوران صفويه، مشاهده مى شود. با ورود به اين مسجد که با سادگي باشکوه و دخيلهاي رنگارنگ و فانوسهاي اهدايي اهالي و حاجتمندان تزئين شده و خواندن آيات قرآن بر روي تخته کوبيهاي سقف، دليل نامگذاري اين مسجد را ميفهميم. اينجا، با حال و هواي روحاني خود، به يقين محل گرفتن حاجت است. مسجد پرزله که در يکي از قديميترين بخشهاي روستا بنا شده، داراي دري است متعلق به دوره ايلخانان و داراي تاريخ ۷۰۱ هجري قمري. اين درب، قديميترين درب موجود در روستا و داراي تزئيناتي مشابه با تزئينات مقبره بايزيد بسطامي است. اين در قديمي با مايع مخصوصي پوشانده شده که آنرا تا امروز از گزند حشرات و عوامل خارجي ديگر مصون داشته است. درابيانه همچنين دو زيارتگاه وجود دارد كه يكى با گنبد هشت ضلعي و کاشيکاري فيروزه اي، شاهزاده عيسى و شاهزاده يحيى نام دارد که به گفته اهالى، فرزندان امام موسى كاظم (ع) بوده اند. خانه هاي قديمي، سه قلعه، نخل زيباي چوبين و مراسم زيباي ساليانه در اين روستا هر يک شرحي جداگانه لازم دارد که در فرصتي ديگر به آن خواهيم پرداخت و در اينجا تنها ديدار از اين روستاي کهن سال، ژر جنب و جوش و زنده، که تاريخ مجسم و نشانه اي از آداب و سنن، تاريخ و فرهنگ ايران است را به تمام دوستداران تمدن ايران توصيه ميکنيم .
    پاسخ

    سلام سيد از بذل توجه شما و اين مطلب زيباتون ممنونم

    مصطفي يه عكس از محمد متين برام بفرست

    مصطفي يه عكس از محمد متين برام بفرست

    مصطفي يه عكس از محمد متين برام بفرست

    برو تو كارش

    + دل دريا 
    خداكنه بفهميم عمرمون ميگذره هنوز خوابيم ما رو دعا كن

    سلام
    تولد کوچولوتون مبارک1 اسمش را گذاشتي مهدي ديگه؟


    دل در اين کشور نميسوزد عزيزان را به هم!...